عاقلانه ترين كار ممكن اينست كه كارهاي بزرگ را به بزرگان بسپاريم  در نتيجه تا اين لحظه از عمرم را كه به بطالت و اشتباه گذشته است را پشت سر ميگذارم و با عزمي استوار و اعتمادي كامل از اين لحظه به بعد را به تو تكيه ميكنم و مهمات زندگيم را را به دستان حكيم ، عاشق و قدرتمند تو ميسپارم به اميد اينكه به سالهاي باقيمانده عمرم بركت ببخشي با اطمينان از اينكه از خلقت من هدفي داشته اي منتظرم تا اين تكه پازل سردرگم را در سر جاي درستش بگذاري و تبديلم كني به انساني كه خواسته تو و لياقت منست.

در كنار همه اينها مهمترين مهم : داشتن عافيت دين و دنيا و اخرت است

همه زندگي، اميدها و آرزوها و در واقع گلدن گلدن دريمزم را به تو سپردم و سهم خود در خواهم پرداخت. بي صبرانه منتظر ديدن قدمهاي تو هستم.دوستت دارم

ساعت نيمه شب شرعي را چك مي كنم.

خسته ام.شانه ام درد مي كند و خواب آلوده ام اما هيچكدام از اينها مانع آمدنم نمي شود و اين يعني خوب مرا اهلي و دل بسته خودت كرده اي.

مرا اهلي و دل بسته و عاشقت بميران عشق ناب من 

 

به گمانم در عدم بود كه الطاف الهي بر وجودم باريدن گرفت و سفره نشين خوان عشقت شدم.

كه هنوز من نبودم كه تو در دلم نشستي

و حقيقت روشن نورالله في الظلمات الارض در حيات كوچكترين بنده خدا متبلور شد و اگر جز اين بود چه ميكردم در تاريكي ظلماني زمين

زيباست كه احسان را تو معنا مي كني و مفهوم كرم را تو جلا ميدهي اما اگر زشتي سيرتم مانع اجابت دعايم شد خاطرت باشد : چاره ما ساز كه بي ياوريم گر تو براني به كه روي آوريم 

خوشابهبختبلندمكهدركنارمنى

توهمقرارمنيهمتوبيقرارمنى

گذشتفصمستانگذشتسردىوسوز 

بياورقبينفصلرا،بهارمنی 

بهروزهایجداییدوحالتاستفقط

درانتظارتـــــــوامیادرانتظـــارمنی

خوشاستخلوتاگریاریارمنباشد”

خوشاستچونکهشبوروزدرکنارمنی

بمانکهعشقبهحالمنوتوغبطهخورد

بمانکهیارتوام،عشقکنکهیارمنی

بمانکهمثلغـــزل‌هایعاشقانه‌یمن

پرازلطافتمحضیوگوشــــــوارمنی

منابتهـــــاج”‌ترینشاعــــرزمانتوام 

توعاشقانهترینشعـــــرروزگـــارمنی

خداوند اراده كرد و ما همسايه شديم.

مودب ،باملاحظه ،مهربان و چون نگيني ارزشمند در جمع تازه مسلمانان افريقايي مي درخشيد.

برايم تجسم نويني از مجاهدت بود چرا كه بدون پشتوانه مالي و قدرت سياسي بيست ميليون انسان را فقط با ترويج معارف اهل بيت شيعه اميرالمومنين كرده بود.

به صورتش كه نگاه مي كنم مظلوميت فرياد مي كشد. مظلوميتي به وسعت تاريخ شيعه.

با بغض برايت دعاي سلامتي ميخوانم و به جهت حق همسايگي توقع شفاعت دارم.

السلام عليك يا نورالله في الظلمات الارض

آقاي كريم و رئوف از كرامت شما بعيد است اجازه دهيد محب هم نام خواهرشما ، در روز تولد شما ، در حاليكه متوسل به شماست بابت بي جواب ماندن از سمت شما غمزده بماند سخت تر اينكه تنها داراييش اميد و عشق به شما باشد.

دلم خانه مهر شماست .نشكن.آوارش نكن تو را قسم به پهلوي شكسته مادرت دعاي مادرم را در نظر بگير  

نگاه می کنم از هر طرف سوار تویی نشسته یک تنه بر صدرِ روزگار تویی   هزار لحظه گذشت و هزار لحظه دلم به سینه سر زد و . دیوانه را قرار تویی   تو را ندارم و دلتنگم و . دلم قرص است که انتهای خوشِ صبر و انتظار تویی   خزان اگرچه شکسته ست شاخه هامان را بیا پرستو جان، مژده ی بهار تویی     "بخوان به نام گل سرخ"، عاشقانه بخوان بخوان که سایه و سیمین و شهریار تویی   به رغمِ ابر سیه جامه روشنایی هست که آفتابِ بلندِ طلایه دار تویی   به اعتبارِ تو امید تازه خواهد شد در این زمانه ی بی مایه اعتبار تویی   اگرچه بخت به من پشت کرده باکی نیست "مرا هزار امید است و هر هزار تویی"  

بعد از هر نمازم دعاي فرج و شهادت ميخوانم و انت سميع البصير و تو محبوب ترين فرمان ميدهي كه بخاطر تو ببخشم و تو ميخواهي بخاطر تو صبر كنم يادم باشد كه وصبر لحكم ربك چرا كه تو تحت مراقبت و حفظ ما هستي